کومله ژ-ک از تولد تا کودتای مرتدین سکولاریست حزب دموکرات کردستان ایران

کومله ژ-ک از تولد تا کودتای مرتدین سکولاریست حزب دموکرات کردستان ایران

به قلم : ابوسلیمان هورامی

 

« سعادت بشر تنها از راه قانون خدا به دست می آید» این جمله ایست از نشریه نیشتمان در سال 1324، مقاله آشتی، تنیا و… که به عنوان شعار اصلی و محوریت برنامه ها و اهداف کومله ی ژ-ک شناسانده می شود.

جمعیت ژ.کاف که مخفف «ژیانه وه ی کورد» یا «ژیانه وه ی کوردستان» یا «ژیانی کورد» است ابتدا در سلیمانیه اعلام موجودیت می کند و در سال 1319 یکی از مبلغین اسلامی کرد به نام ملا احمد فوزی از سلیمانیه وارد مهاباد می شود و در آن جا کلاس های درس و خطا به خود را پیرامون قرآن و سنت و فقه شافعی دایر می نماید که در ضمن این دروس از ظلم و ستم حاکم بر مردم خود و راه رهایی ملت مسلمان از مصیبت هایی که ظالمان بر سرشان می آورند صحبت می کند به گونه ای که پس از مدتی عده ای از عقلا و صاحبان قلب سلیم تصمیم می گیرند که از بندگی بندگان خود را نجات داده و تنها در بندگی خدای واحد در آیند.

در جریان همین درس های مُلا احمد فوزی است که 16 نفر از اهالی مهاباد در باغی گرد آمده و اعلام موجودیت کومله ی ژ-ک را می کنند (1942م). و جهت جلوگیری از هرگونه خیانتی به کردها تا رسیدن به استقلال کامل می بایست به «قرآن» سوگند یاد کنند. یعنی طبق این سنت عملی به خود و دیگران می فهماندند که قانون، برنامه، روش زندگی خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و آموزشی کردها باید از زیر بنائی قانون و حکم اسلام بنا و پایه ریزی شود نه هیچ ایدئولوژی دیگری. و تنها کسانی می توانند به قرآن سوگند یاد کنند که حکم و برنامه ی آن را قبول داشته باشند.

مفاد سوگند به قرآن آن ها چنین بود:

ادامه نوشته

سرازیر شدن و شکل گیری احزاب غیر بومی متحد با مرتدین سکولاریست محلی در کردستان

سرازیر شدن و شکل گیری احزاب غیر بومی متحد با مرتدین سکولاریست محلی در کردستان

به قلم : ابوسلیمان هورامی

 

در این که چه عواملی باعث شدند که گروه های چپ به کردستان سرازیر شوند ، و چه شد که یونسی کمونیست توده ای استاندار کردستان گردید و غیر مستقیم گروه های چپ را مسلح کرد در حالی که صفدری یک آخوند شیعه مذهب هم فرمانده پادگان و دیگر نیروهای مسلح رسمی بود که سلاح از آن جا به میان مردم درز می کرد و… وارد بحث نمی شویم. دکتر جمشید حقگر استاندار وقت آذربایجان غربی در این باره می گوید:

« واقعیت است در ماه های اول انقلاب به دنبال آزاد شدن فضای سیاسی کشور- به خصوص پس از سال ها جو اختناق و خفقان حاکم- مردم خواسته ها و انتظاراتی داشتند ، تا آن جا که ممکن بود به تریج جواب داده می شد اما گاهی هم این خواسته ها مستمسک اغراض و اهداف نه چندان موجه و مشروع بعضی از گروه هایی بود که در همان روزهای اول انقلاب می خواستند به خواسته های صد درصدی خود هر چه زودتر و به زور جامه عمل بپوشانند. این مسئله به خصوص در مناطق کردنشین نمود بیشتری پیدا کرد به طوری که نه تنها بعضی گروه های سیاسی کرد بلکه خیلی از گروه های چپ مارکیستی غیر کرد نیز از اقصی نقاط کشور به مناطق کردنشین سرازیر شدند تا در قالب خواسته ها و انتظارات مردم زحمتکش  و رنج دیده کردها برای تحریک مردم علیه دولت نو پای انقلاب استفاده کنند».[1] 



[1] . کردستان 2 صفحات 45 - 44

ادامه نوشته

درخواست مردم مسلمان کردستان مبنی بر اعدام قاضی محمد مرتد در جلو چشم هایشان تا…

درخواست مردم مسلمان کردستان مبنی بر اعدام قاضی محمد مرتد در جلو چشم هایشان تا…

ابوسلیمان هورامی

 

بر اثر پیگیری های صدر قاضی دولت فرمان عفو عمومی محمد رشید بانه و دیگر همکارانش شامل علی جوانمردی و حاج بابا شیخ و… را صادر نمود (حاج بابا شیخ بعدها به نخست وزیری قاضی در جمهوری مهاباد رسید) و تمامی اهالی منطقه اعتراض نمودند که تلگراف مورخ 26/11/1323 مردم خطاب به نخست وزیر ، رئیس مجلس و دکتر مصدق نهایت کینه و تنفر عمومی مردم مسلمان منطقه و برائت و جدایی آنان از جانیانی که «مردمان این سامان را قید اسارت خود در آورده، از قتل ، غارت ، تعدیات به ناموس اهالی دریغ ننموده و…» را به صراحت هر چه تمام تر ابراز می دارند.

اما در نهایت امر می بینیم که ورق بر خلاف میل و درخواست مردم به نفع اشرار و دزدان گردنه گیر بر می گردد و پس از تحمل 16 ماه ذلت، ظلم و دیکتاتوری و وحشت همان درخواست قبلی را به دولت مرکزی اعلام می دارند چون در میان خودشان رهبر یا جماعتی نیست که به آن پناهنده شوند به همین دلیل ابتدا می نویسند و با تلگراف اعلام می دارند که با مرتدین قاضی همراه نیستند و سپ

ادامه نوشته

تفرقه و انشعاب جزء لاینفک  سکولاریستها ی مرتد کردستان

تفرقه و انشعاب جزء لاینفک  سکولاریستها ی مرتد کردستان

ابوسلیمان هورامی

 

از آن جا که مرتدین تابع اقکار بشری اند و انسان ها به حکم نسبیت علم و تجارب در یک سطح قرار نمی گیرند و هم چنین مرجعی هم وجود ندارد که در صورت اختلاف به آن مراجعه کنند تا باعث رفع تفرقه میان آنان گردد در صورت نبود یک قدرت بزرگتر که سرپرستی آنان را بر عهده گیرد، بدون استثنا مرتدین دچار تجزیه و تفرقه می گردند.

از زمان قاضی مرتد تا کنون صدها حزب و دسته و گروه از سکولارهای مرتد به وجود آمده اند که در پاره ای اوقات به قتل و عام و کشت و کشتار هم نیز پرداخته اند و تا کنون هیچ کدام از احزاب سکولار در صورت نبود دشمن قدرتمندی در برابرشان هرگز با هم ننشسته اند و با هم بودن شان هم صرفاً جهت رفع وضع موجود بوده است. ممکن است که گفته شود که در میان مسلمین نیز تفرقه وجود دارد، در جواب باید گفت مسلمانان دارای مرجعی به نام قرآن و سنت صحیح بر فهم صحابه ی کرام و تابعین آن ها هستند که در صورت اختلاف چنان چه بیماری در دلشان وجود نداشته باشد خیلی راحت یک رأی و یک صدا می گردند، چون یک قرآن ، یک سنت ، یک سلف و در کل یک برنامه ی ثابتی دارند. به همین دلیل امکان اتحاد و وحدت میان مسلمین امری ست حتمی بر خلاف مرتدین که از هیچ مرجعی غیر از عقل ناقصشان پیروی نمی کنند و هرگز هم همگی یک عقل و یک رأی نم

ادامه نوشته

بعثیون سکولار سوسیالیست عراق و وفاداری مرتدین دمکرات کردستان ایران به آن

بعثیون سکولار سوسیالیست عراق و وفاداری مرتدین دمکرات کردستان ایران به آن 

به قلم : ابوسلیمان هورامی  

حسن زاده مرتد دبیر کل یکی از جناح های فعلی حزب دمکرات در مصاحبه با عرفان رهنمون مرتد در فروردین ماه 1382 می گوید: ما از سال 1970 یعنی در سال 1349 با دولت عراق رابطه داشتیم. باز در همین مصاحبه می گوید: حزب هنگام بازگشت به کشور پس از پیروزی انقلاب سه قبضه اسلحه کمری و چهار قبضه تفنگ بیشتر نداشت. یعنی از سال 1349 تا 1357 که حزب دمکرات با سوء استفاده از جو انقلابی مردم ایران و اندیشه های فاسد دینی احمد مفتی زاده وارد ایران می شود تعداد اسلحه های آن ها هفت عدد بوده، که مطمئناً باید تعداد نفراتشان یا در همین حدود یا کمتر بوده باشد. یعنی از ناچیزترین پایگاه مردمی هم برخوردار نبودند. در حالی که عصر آن ها عصر انقلابات و خیزش ملت ها بود اما چون خواست آن ها خواست ملت نبوده است تا به حال مردم هرگز آگاهانه از آن ها حمایت نکرده اند که سخنان این مرتد خائن خود بزرگ ترین دلیل است. اما چطور شد که یک دفعه چنین حزب سوسیالیست مرتدی به آن همه سلاح و اجیر کردن تعداد کثیری مزدور نائل شد. جواب آن هم خیلی ساده است، علت همانی است که قاضی مرتد را با خود کشاند وبس. یعنی نیاز دول دیگر به یک ابزار مناسب جهت رسیدن به اهداف شان ، نیاز به یک گروه ، جماعت و ملتی که قربانی اهداف آن ها شوند و برایش هم هزینه کرده اند هم اسلحه ، هم پول و هم تب

ادامه نوشته

سکولاریستهای مرتد کردستان : از خود بافتن و به نام مردم صحبت کردن

سکولاریستهای مرتد کردستان : از خود بافتن و به نام مردم صحبت کردن

به قلم : ابوسلیمان هورامی

 

از مشهورترین تاکتیک های سکولارهای مخرب دین: غوغا سالاری، دروغبانی و با پشتیبانی تبلیغاتی ،خود را به عنوان نماینده و رهبر، بر مردم مسلمان تحمیل کردن است.

در حالی که هم خود آن ها می دانند و هم آگاهان به دین و اکثریت قریب به اتفاق مردمان مسلمان منطقه نیز به این نکته ایمان و یقین دارند که هیچ کدام از سکولارهای دمکرات یا کمونیست، مدافع دین و اجرا شدن قانون و حکم خدا و خواست حقیقی مردم نیستند بلکه هر کدام دارای مرامنامه، قانون و حکم جداگانه و ویژه ای هستند که علناً در برابر قانون و حکم خدا و رسولش صلی الله علیه و سلم اعلام وجود نموده اند و هدف نهایی آن ها تشکیل جامعه ای سوسیالیستی (شبیه حزب دمکرات و…) یا کمونیستی (چون کومله، پیکار و…) یا ترکیبی از دمکراسی بورژوائی و هواها و امیال خودشان به اضافه بس مانده هاي  كمونيست كلاسيك (مانند احزاب منشعب  از تفكرات   وابسكرايانه اوجلان ) می باشد و هرگز روزی شنیده نشده است و نیز شنیده نخواهد شد که آن ها از عملی شدن قانون خدا و رسولش صلی الله وعلیه وسلم و تشکیل جامعه ای اسلامی دفاع نمایند. پس خواست آن ها با خواست مسلمانان فرق می کند. آن ها صاحب حکم و قانونی متمایز و جداگانه ای هستند و مسلمانان نیز صاحب قانون و حکم جداگانه ای اند.

ممکن است که همه ی این سکولارها بچه مسلمان بوده باشند و یا این که جهت عوام فریبی و تشریفات از آیات قرآن هم در ابتدای تبلیغاتشان استفاده کنند. این مهم نیست، مهم اساسنامه و مرامنامه ایست که بر اساس آن به فعالیت می پردازند. این ها به هر اندازه که از آیات و قرآن استفاده می کنند به 

ادامه نوشته

گوشه ای از تفکر حاکم بر پاسدارانی که خداوند آن ها را برای دفع موقتی مرتدین به مکریان واردلان هورامان

گوشه ای از تفکر حاکم بر پاسدارانی که خداوند آن ها را برای دفع موقتی مرتدین به مکریان واردلان هورامان فرستاد

در ابتدای امر بر گفتاری از سخنرانی های خمینی که راهنمای عمل پاسدارها و دیگر ارگان ها بود اشاره می کند که می گوید:

« وظیفه ی ماست که در مقابل ابر قدرت ها با سیستم و قدرت ایستادن هم داریم به شرط این که روشن فکران دست از غرب و شرق و غرب زدگی و شرق زدگی بردارند، ما با کمونیسم بین الملل به همان اندازه در ستیزیم که با جهان خواران غرب به سرکردگی آمریکا و با صهیونیسم و اسراییل شدیداً مبارزه می کنیم… ما باید حساب مان را با قدرت ها یکسره کنیم و به آن ها نشان دهیم که با تمام گرفتاری های مشقت باری که داریم با جهان برخوردی مکتبی می نماییم. جوانان عزیز که چشم امید من به شماست با یک دست قرآن و با دست دیگر سلاح را برگیرید و چنان از حیثیت و شرافت خود دفاع کنید که قدرت تفکر علیه خود را از آنان سلب نمایید… .

شما احتمال این را ندهید که تفنگ و ژ3 و مسلسل شما پیروز شده است، مقابل شما بالاتر از این را داشتند، شما اندک داشتید و آن ها بسیار، لاکن آن چه که شما را پیروز کرد و می کند آن ایمان شماست و آن اخلاص شماست که در شما هست و در آن ها نیست شما برای خدا در میدان ها وارد می شوید و آن ها برای شیطان، آن ها حزب شیطان اند و شما حزب خدا، آن چه شما را در دو جبهه پیروز کرده و می کند ان شاء الله جبهه ی باطنی و نفسانی و جبهه ی جنگ با گروه شیطانی آن اخلاص و ایمان شماست که شما را پیروز می کند… .

ادامه نوشته

گوشه ای از تفکر حاکم بر پاسدارانی که خداوند آن ها را برای دفع موقتی مرتدین به مکریان واردلان هورامان

گوشه ای از تفکر حاکم بر پاسدارانی که خداوند آن ها را برای دفع موقتی مرتدین به مکریان واردلان هورامان فرستاد

در ابتدای امر بر گفتاری از سخنرانی های خمینی که راهنمای عمل پاسدارها و دیگر ارگان ها بود اشاره می کند که می گوید:

« وظیفه ی ماست که در مقابل ابر قدرت ها با سیستم و قدرت ایستادن هم داریم به شرط این که روشن فکران دست از غرب و شرق و غرب زدگی و شرق زدگی بردارند، ما با کمونیسم بین الملل به همان اندازه در ستیزیم که با جهان خواران غرب به سرکردگی آمریکا و با صهیونیسم و اسراییل شدیداً مبارزه می کنیم… ما باید حساب مان را با قدرت ها یکسره کنیم و به آن ها نشان دهیم که با تمام گرفتاری های مشقت باری که داریم با جهان برخوردی مکتبی می نماییم. جوانان عزیز که چشم امید من به شماست با یک دست قرآن و با دست دیگر سلاح را برگیرید و چنان از حیثیت و شرافت خود دفاع کنید که قدرت تفکر علیه خود را از آنان سلب نمایید… .

شما احتمال این را ندهید که تفنگ و ژ3 و مسلسل شما پیروز شده است، مقابل شما بالاتر از این را داشتند، شما اندک داشتید و آن ها بسیار، لاکن آن چه که شما را پیروز کرد و می کند آن ایمان شماست و آن اخلاص شماست که در شما هست و در آن ها نیست شما برای خدا در میدان ها وارد می شوید و آن ها برای شیطان، آن ها حزب شیطان اند و شما حزب خدا، آن چه شما را در دو جبهه پیروز کرده و می کند ان شاء الله جبهه ی باطنی و نفسانی و جبهه ی جنگ با گروه شیطانی آن اخلاص و ایمان شماست که شما را پیروز می کند… .

ادامه نوشته

اتحاد سکولاریستهای مرتد کردستان و شبه نظامیان چگینی و تولید فاجعه ی قارنا

 

اتحاد سکولاریستهای مرتد کردستان و شبه نظامیان چگینی و تولید فاجعه ی قارنا

به قلم : ابوسلیمان هورامی

 

بار دیگر آدمخوران خام خور چگین صفت صفوی نهاد پلید و اندیشه های مسموم خود را به نمایش گذاشتند تا به تمام دنیا بفمانند که با وجودی که میان اینان و حشاشیون حسن صباح و قزلباش های اسماعیل صفوی و نوادگانش و جنایتکاران مسلمان کش قجار و سر به داران و دیگر هم مسیران شان در طول تاریخ فاصله ی زمانی وجود دارد اما هیچ گونه فاصله ی عقیدتی و فکری و عملی وجود ندارد و سیاست شان در برخورد با مسلمین همان استراتژی خیانت، غدر، رواج فساد و تفرقه  و خونریزی میان مسلمین در راستای منافع کفار صهیو صلیبی و الهامات شیطانی است.

فاجعه ی قارنا ثابت کرد کسی که با وجود این همه روشنی عمل پیروان عبدالله بن سبأ و اسماعیل صفوی در برخورد با مسلمین چنان چه شکی در تفاوت این جانیان قرن چهاردهم میلادی با قاتلان خلفای رسول الله صلی الله و علیه و سلم و خیانتکاران  فاطمی مصر و همراهان جنایتکار و خیانتکار مغول و… داشته باشد یا جاهلی است ناآگاه یا دیوانه ای ست زنجیری یا خائنی است تمام عیار که قصد فریب اذهان مردم و هدر دادن انرژی آن ها را دارد.

اما فاجعه قارنا که حلقه ای از زنجیر جنایات آن هاست که قطعاً در صورت ادامه غفلت مسلمین این هم به همین منوال طبیعی اش به حیات کثیف خود ادامه خواهد داد نمونه ای ست از هزاران جنایت صفوی مسلکان در منطقه که فاجعه ی قلعه ی «دم دم» را دوباره زنده کرد که از نگاه اسناد به ذکر 

ادامه نوشته